امیر باجهکیان – ونکوور
توضیح رسانهٔ همیاری: پلتفرم احزاب فدرال کانادا برای انتخابات ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱ توسط این احزاب تهیه شده و به زبانهای رسمی این کشور منتشر شده است. رسانهٔ همیاری با هر ۳ حزب اصلی و فعالان جامعهٔ ایرانی که با این احزاب همکاری میکنند، تماس گرفته و از آنها خواسته است در صورت امکان و بهمنظور سهولت دسترسی جامعهٔ فارسیزبان کانادا، کل پلتفرم، خلاصهای از آن یا مطلبی دربارهٔ آن را به زبان فارسی برای انتشار در اختیار ما قرار بدهند. از قرار معلوم و همانطور که پیشبینی هم میشد احزاب صرفاً پلتفرم را به دو زبان رسمی کانادا یعنی انگلیسی و فرانسه منتشر کردهاند، ولی فعالان نزدیک به احزاب لیبرال و دموکرات نوین مطالبی را در این زمینه برای ما فرستادهاند که در وبسایت رسانهٔ همیاری قرار دادهایم. در صورتی که هر مطلب دیگری در این زمینه تا زمان انتخابات بهدست ما برسد، بلافاصله آن را منتشر خواهیم کرد.
مطلب زیر دربارهٔ رئوس پلتفرم حزب دموکرات نوین است که توسط امیر باجهکیان برای ما فرستاده شده است. لطفاً توجه فرمایید که این مطالب رسماً از طرف حزب دموکرات نوین کانادا فرستاده نشده و به تأیید این حزب نرسیده است. برای اطلاعات بیشتر و خواندن پلتفرم کامل حزب لیبرال برای انتخابات فدرال ۲۰۲۱ از این صفحه دیدن کنید.
*****
برای مردم عادی شاید غيرمنتظره بود، اما اهل سیاست مدتها بود که انتظار انتخابات پیشازموعد (snap election) فدرال را میکشیدند. دولتهای استانی عموماً در اینگونه انتخابات در دورهٔ همهگیری برنده بودهاند، و دولت لیبرال نیز که از زمان آغاز همهگیریِ کرونا افزایش محبوبیت را تجربه کرده بود، در صدد بود از این فرصت سود جسته و اقلیت پارلمانی را به اکثریتی قوی تبدیل کند. البته این آرزوی جاستین ترودو ریشه در تجربیات قبلی انتخاباتی در کانادا نیز داشت. از جملهٔ آنها میتوان به انتخابات کانادا در سال ۱۹۷۲ اشاره کرد که در آن حزب لیبرال به رهبری ترودوی پدر با تنها دو کرسی بیشتر از محافظهکاران پیشرو و با تکیه بر نیودموکراتها موفق به تشکیل دولت شد. در این مدت پییر ترودو با تندادن به بسیاری از خواستههای نیودموکراتها بهرهبری دیوید لوییس توانست پشتیبانی آنان را داشته باشد. اما در سال ۱۹۷۴ با انحلال مجلس و برگزاری انتخابات زودهنگام، حزب لیبرال کانادا دوباره توانست به اکثریت کرسیهای پارلمانی دست پیدا کند.
بهنظر نگارنده جاستین ترودو در سال گذشته با رعایت احتیاط و هوشمندی میتوانست به چنین خواستهای دست پیدا کند. اما با رسوایی خیریهٔ وی (We Charity)، که بهدلیل واگذاری ادارهٔ برنامهٔ ۹۵۰ میلیون دلاری کارآموزی دانشجویان به این مؤسسه، بدون مناقصه توسط کابینهٔ ترودو ایجاد شده بود، اعتماد عمومی به دولت کاهش یافت. اما این کاهش اطمینان در اندازهای نبود که موجب افزایش محبوبیت محافظهکاران در نظرسنجیها شود.
با تأخیرها در برنامهٔ واکسیناسیون و آشکارشدن عدم وجود ظرفیت تولید واکسن در کانادا، و کاستی در قراردادهای بستهشده با شرکتهای تولیدکننده، باز امید لیبرالها برای انتخابات زودهنگام و دردستگرفتن اکثریت مجلس به تأخیر افتاد. انتقادها از دولت و مقایسهٔ سرعت واکسیناسیون میان کانادا و کشورهای پیشرفتهٔ دیگر و تأخیر در اعلام طرحها برای تولید واکسن در کشور در ماههای آغازین سال ۲۰۲۱، چشمانداز انتخابات بهاری را کمرنگ کرد. اما سرعتگرفتن برنامهٔ واکسیناسیون و بهخصوص نرخ بالای واکسنزدن کاناداییها در مقایسه با کشورهای دیگر، و مقاومت کمتر مردم در برابر تبلیغات ضدواکسن، امیدهای ترودو را دوباره افزایش داد. حال در آغاز تابستان برای مردم نیز روشن بود که امسال حتماً سال انتخابات است و تا پاییز حتماً انتخابات خواهیم داشت.
شگفتی نخست انتخاباتی در آغاز کارزار رقم خورد و استان نووا اسکوشیا چند روز پس از آغاز کارزار انتخاباتی فدرال، انتخابات استانی خود را برگزار کرد. در این انتخابات، با وجود پیشروبودن حزب لیبرال نووااسکوشیا در همهٔ نظرسنجیها و عملکرد موفق دولت لیبرال استان در زمان همهگیری، حزب محافظهکار پیشروی نووااسکوشیا برنده شد و اکثریت پارلمان استان را بهدست آورد. این نخستين تغییر دولت در کانادا از زمان آغاز همهگیری کرونا بود.
از زمان آغاز همهگیری و با شوک ناشی از تعطیلی بخشهای مختلف اقتصادی و بیکاری بسیاری از مردم، دولتها ناچار به تهیهٔ بستههای حمایتی برای پشتیبانی از مردم شدند. دولت لیبرال ترودو برای تصمیماتی در این سطح نیاز به هماهنگی فراحزبی در پارلمان داشت و بههمین علت در مقاطع مختلف مجبور به توافق با احزاب مخالف شد.
در چنین موقعیتی، حزب نیودموکرات نقشآفرینی تاریخی خود را در گسترش شبکهٔ حمایت اجتماعی در کانادا دوباره تکرار کرد. جاگمیت سینگ در مذاکرات خود با ترودو، وی را وادار کرد تا کمک واکنش اضطراری کانادا (CERB) را دو برابر کند و به ماهی ۲۰۰۰ دلار افزایش دهد. همچنین دولت را مجبور کرد تا شرایط دریافت این کمک را آسانتر کند تا شامل حال کارمندان قراردادی (مثل نگارنده) نیز بشود و مدتزمان این برنامه را نیز افزایش دهد. فشار جاگمیت سینگ و نمایندگان نیودموکرات همچنین باعث شد تا کمک CESB نیز برای دانشجویان برقرار شود. با پایان مدت برنامهٔ CERB نیز چانهزنی نیودموکراتها موجب شد که کمک بازیابی کانادا CRB جایگزین CERB شود و پشتیبانی از مردمی که بهخاطر کرونا شغل خود را از دست دادهاند، برقرار بماند.
جاگمیت سینگ که حالا تجربه و محبوبیت بیشتری پیدا کرده و دستاوردهای چشمگیری از حضور حزب خود در پارلمان داشته، اکنون بر این باور است که کووید-۱۹ نشان داد که نظام حمایت اجتماعی ما چه نواقص و خلأهایی دارد و دولت نیز در صورت وجود اراده چقدر میتواند در حل این مشكلات تأثیرگذار باشد.
با این سابقه و این تجربهها، و با تکیه بر برنامهٔ انتخاباتی حزب دموکراتیک نوین NDP در انتخابات سال ۲۰۱۹، جاگمیت سینگ با «طرحی نو» به ميدان آمده است. چرا که او و نیودموکراتها بر این باورند که بازگشت به گذشته کافی نیست و مشکلات امروز ما، از جمله در مبارزه با همهگیری کووید-۱۹، و عواقب بهداشتی، اقتصادی، و اجتماعی آن، ریشه در سیاستگذاری غلط «گذشته» دارد.
بههمین منظور به باور من، سینگ و حزب تحت رهبری او گامی فراتر از کارزارهای پیشین نیودموکراتها برداشتهاند و «تعارف» را کم کردهاند. به این معنا که از طرح آرمانها و چشمانداز خود برای کانادا و آیندهٔ بعد از کرونا باکی ندارند.
در این نوشته، تلاش کردهام تا مروری بر قسمتهای کلیدی برنامهٔ انتخاباتی نیودموکراتها در سال ۲۰۲۱ داشته باشم. به همهٔ دوستان پیشنهاد میکنم که بهعنوان مقدمه مروری بر برنامهٔ انتخاباتی سال ۲۰۱۹ حزب داشته باشند تا خط و ربط این برنامه را بهتر درک کنند.
مالیات، عدالت مالیاتی، و مبارزه با برخورد دوگانه
از آغاز همهگیری تا کنون میلیاردرهای کانادایی ۷۸ میلیارد دلار ثروتمندتر شدهاند. این در حالی است که بسیاری از متخصصان، کارگران، و صاحبان کسبوکارهای کوچک یا کارهای خود را از دست دادهاند و یا متحمل هزینههای بسیار شدهاند.
نظام مالیاتی کنونی ایرادهای بسیار دارد و عادلانه نیست و نیودموکراتها بر این باورند که ما به یک نظام تازه، عادلانه، و تصاعدی (Progressive Taxation) نیاز داریم تا منابع لازم برای سرمایهگذاریهای زیربنایی را فراهم کند.
طرحهای نیودموکراتها برای شرکتهای بزرگ بهمنظور برقراری عدالت مالیاتی:
– وضع مالیات ۱۵ درصدی بر سود مازاد ناشی از همهگیری کووید-۱۹ است. بهموجب این طرح شرکتهای بزرگ باید بر سود «بادآوردهٔ» خود در دورهٔ همهگیری ۱۵ درصد مالیات مضاعف پرداخت کنند. این حزب میخواهد شرکتهای بزرگی که از برنامههای یارانهٔ حقوق (wage subsidy) استفاده کردهاند و با پول مالیات دهندگان کانادایی به مدیران خود پاداش و سهام اهدا کردهاند، سهم عادلانهٔ خود را پرداخت کنند.
– حصول اطمینان از اینکه غولهای بزرگ اینترنتی چون آمازون و فیسبوک مالیات عادلانه و دستمزد کافی پرداخت میکنند. یکی از نقدها به دولت لیبرال آسانگیری به دنبالنکردن قوانین و اصول از سوی این شرکتهاست.
برنامههای حزب برای مالیات بر ثروتمند شامل موارد زیر است:
– افزایش شمول مالیات سود سرمايه (Capital Gain) از ۵۰ درصد به ۷۵ درصد – لازم به ذکر است که این طرح از سوی بعضیها به اشتباه بهعنوان افزایش مالیات بر سود سرمایه به ۷۵ درصد در میان جامعهٔ ما مطرح شده است. بهموجب این طرح میزان قابل مالیات سود سرمایه به ۷۵ درصد افزایش مییابد. بهعنوان مثال اگر شما منزل خود را ۲۰۰ هزار دلار بیشتر از قیمت خرید به فروش برسانید، ۱۵۰ هزار دلار آن سود بهحساب خواهد آمد (به جای ۱۰۰ هزار دلار) و درصدی از این سود شامل مالیات خواهد شد. این طرح به این معنا نیست که شما باید ۱۵۰ هزار دلار مالیات بپردازید.
– افزایش دودرصدی مالیات بالاترین دستهٔ درآمدی – در حال حاضر نرخ مالیات بر درآمد کسانی که درآمدی بیش از ۲۱۶ هزار دلار در سال دارند ۳۳ درصد است که با این طرح به ۳۵ درصد میرسد.
– مالیات بر کالاهای لوکس چون جت و قایق تفریحی شخصی
– مالیات بر ثروت برای افراد مولتیمیلیونر
– بازگرداندن مالیات بر درآمد شرکتها (به استثناء کسبوکارهای کوچک) به رقم پیش از سال ۲۰۱۰ (و القای کاهش سهدرصدی مالیات شرکتهای بزرگ توسط محافظهکاران در آن سال). توجه کنید که این مسئله شامل غولهای اینترنتی و شرکتهای بزرگ چندملیتی میشود.
در همین حال حزب نیودموکرات برای کسبوکارهای کوچک این تسهیلات را در نظر گرفته است:
– ادامهٔ کمکهزینهٔ اجاره و دستمزد برای کسبوکارهای کوچک، تا زمان بازگشایی کامل
– محدودساختن کارمزد خرید کارتهای اعتباری به ۱ درصد
– آسانسازی دسترسی به خدمات صادرات دولت فدرال
– سرمایهگذاری برای آموزش حرفهای کاناداییها
یکی دیگر از طرحهای نیودموکراتها بازگرداندن شمول مالیات سود سرمايه (Capital Gain) از ۵۰ درصد به ۷۵ درصد (نرخ پیش از سال ۲۰۰۰) است
بستن راههای فرار مالیاتی:
– حذف سهام بدون نام (Bearer share) که مالکیت آنها متعلق به شخصی است که اسناد آن را در اختیار دارد. این سهام در ردهٔ استانی ممنوع شده است و اکنون زمان آن رسیده که این طرح در مورد شرکتهای ثبتشدهٔ فدرال نیز اجرا شود.
– موظفکردن شرکتها برای اثبات دلایل اقتصادی برای تراکنشهای مالی در خارج از کانادا و افزایش شفافیت در مورد میزان مالیات پرداختی شرکتهای بزرگ
– افزایش بودجهٔ آژانس درآمد کانادا (CRA) برای اعمال قانون و برخورد با فرار مالیاتی شرکتهای بزرگ چند ملیتی
در کل باید گفت که تمرکز طرحهای مالیاتی نیودموکراتها بر مالیات عادلانه برای شرکتهای بزرگ و بازیگران میلیاردر عرصهٔ اقتصاد است تا بار این بیعدالتی بر طبقهٔ متوسط و کسبوکارهای کوچک نیافتد.
مبارزه با تغییرات اقلیمی
تابستانی که گذشت برای بسیاری از کاناداییها همراه با افزایش چشمگیر دما، آتشسوزی در جنگلها، و آلودگی ناشی از این آتشسوزیها در شهرها بود. همهٔ ما دیدیم که دهکدهٔ لیتون در حوالی ونکوور در اثر آتشسوزی نابود شد و ساکنان آن آواره شدند. همچنین در چند روزی که موج گرما ونکوور را فرا گرفت، صدها تن جان خود را از دست دادند.
ما در کانادا بهای سنگینی برای تغییرات اقلیمی میپردازیم. این دگرگونی تنها محیطزیست را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه خطری بنیادین برای سلامت ما و ادامهٔ زندگی در کرهٔ زمین است.
هيئت بیندولتی در زمینهٔ تغییرات اقلیمی (IPCC) بارها در مورد لزوم محدودساختن میانگین افزایش دمای کرهٔ زمین به ۱٫۵ درجهٔ سانتیگراد از زمان آغاز فعالیت صنعتی بشر هشدار داده است. و در کانادا نیز لزوم رساندن برآیند تولید کربن به صفر (net-zero) تا سال ۲۰۵۰ جزو قوانین کشوری است.
با این وجود کانادا بدترین کارنامه را در زمینهٔ کاهش تولید گازهای گلخانهای در میان کشورهای گروه ۷ (شامل هفت کشور صنعتی بزرگ جهان) داراست و تولید این گازها در دوران صدارت دولتهای لیبرال و محافظهکار افزایش یافته است. در حالی که کشورهای اروپایی گامهای بزرگی بهسوی اقتصاد پایدار برمیدارند و رئیسجمهوری ایالات متحده متعهد شده که یارانهٔ نفت و گاز را قطع کند، دولت کانادا با نخستوزیری جاستین ترودو کماکان به پرداخت یارانه به شرکتهای سوددِه فعال در زمینهٔ نفت و گاز ادامه میدهد.
بخشهای کلیدی برنامهٔ نیودموکراتها برای رویارویی با تغییرات اقلیمی به این شرح است:
– تعهد به کاهش ۵۰ درصدی تولید گازهای گلخانهای به نسبت سال ۲۰۰۵، تا سال ۲۰۵۰. به این منظور باید یارانههای سوختهای فسیلی را قطع کرد و با بهروزسازی شرح وظایف بانک مرکزی کانادا، اولویت را به سرمایهگذاری برای رسیدن برآیند تولید کربن به صفر قرار داد.
– نوسازی ساختمانها تا سال ۲۰۵۰ برای بهینهسازی مصرف انرژی (که موجب ایجاد اشتغال نیز خواهد شد)
– توسعهٔ انرژیهای عاریازکربن: نیودموکراتها میخواهند برآیند تولید کربن برق مصرفی کانادا تا سال ۲۰۳۰ به صفر برسد و تا ۲۰۴۰ صددرصد برق کانادا از منابعی تأمین شود که گازهای گلخانهای تولید نمیکنند.
– تأمین انرژی ساختمانهای دولتی از انرژیهای تجدیدپذیر و تعهد به استفادهٔ کامل از خودروهای برقی در دولت فدرال
– پشتیبانی از کسبوکارهایی که گامهای لازم در گذار به کاهش مصرف کربن را بردارند با ایجاد شرایط عادلانه میان واردات از مناطقی که نظام قیمتگذاری روی کربن ندارند و آنهایی که چنین نظامی دارند.
– توسعهٔ مزایای بیمهٔ بیکاری و آموزش دوباره و کمک به یافتن مشاغل جایگزین برای آنهایی که در صنایع مرتبط با سوختهای فسیلی کار کردهاند.
– پشتیبانی از نوآوری در صنایع پاک در کانادا و حمایت از تولید باتریها و سایر تجهیزات ذخیرهٔ انرژی و سوختهای جایگزین (مانند سوختهای بیولوژیک (Biofuel) تولیدشده از پسماندههای مصرفی)
– نوسازی و توسعهٔ ناوگان حملونقل شهری و برقسازی آن تا سال ۲۰۳۰ و کمک به استانها و شهرها برای حرکت بهسوی رایگانسازی استفاده از حملونقل عمومی
– تصمیم به اینکه تا سال ۲۰۳۰، تمام خودروهای جديد بهفروشرفته در کانادا برقی باشند. همچنین حذف مالیات بر فروش فدرال بر این خودروها و افزایش مشوق خرید خودروهای برقی بهميزان ۱۵٬۰۰۰ دلار برای هر خانواده.
– تأسیس بانک اقلیم کانادا (Canadian Climate Bank) برای هوشمندسازی شبکهٔ توزیع نیرو، و پشتیبانی از تولید داخلی برای ایجاد انرژیهای پاک و کمک به این بخش برای رشد و توسعهٔ آن.
در دورهٔ نخستوزیری جاستین ترودو، دولت فدرال ۱۸ میلیارد دلار یارانه برای اکتشاف، تولید، و حملونقل نفت و گاز پرداخت کرده است و علاوه بر این ۷ میلیارد دلار از بودجهٔ دولت صرف خرید خط لولهٔ کیندر مورگان شده است. نیودموکراتها بر تعهد کانادا به گروه ۲۰، برای قطع یارانه برای سوختهای فسیلی پایبند خواهند بود.
بهداشت
فشار همهگیری کرونا بر پزشکان، پرستاران، و کارکنان شاغل در بخش مراقبتهای درازمدت از سالمندان و سالها کاهش بودجه و بیتوجهی از سوی دولتهای لیبرال و محافظهکار نظام درمان ما را تا مرز فروپاشی پیش برده است.
نظام درمانی همگانی در کانادا رویایی بود که تامی داگلاس، بنیانگذار حزب دموکراتیک نوین و پدر نظام درمانی همگانی کانادا در سر داشت. دوراندیشی تامی داگلاس موجب شد که امروز همهٔ ما از بیمهٔ درمانی عمومی استفاده کنیم و بهخاطر مسائل مالی از دسترسی به درمان باز نمانیم.
با این وجود پوشش بیمهٔ درمانی در کانادا کامل نیست و هنوز شامل دارو، دندانپزشکی، چشمپزشکی، و خدمات مشاوره نمیشود. بههمین منظور یکی برنامههای نیودموکراتها توسعهٔ پوشش بیمهٔ درمانی همگانی است. بهخصوص در شرایط کنونی که یافتن مشاغلی که بیمههای تکمیلی به کارمندان خود ارائه کنند (مانند کارهای قراردادی)، سختتر می شود.
در مورد این مسئله بسیار گفته شده است. بهعنوان مثال لیبرالها دهههاست که وعدهٔ بیمهٔ همگانی دارو (Pharmacare) میدهند، اما هنوز به این صحبت عمل نکردهاند و حتی زحمت آن را به خود ندادهاند که در برنامههای انتخاباتی و بودجههای سالیانه، اعتباری برای این طرح اختصاص دهند.
از هر سه کانادایی یک نفر بیمهٔ دندانپزشکی ندارد و حدود ۷ میلیون نفر از مردم کانادا نمیتوانند هر سال به دندانپزشک مراجعه کنند. در بسیاری موارد مردم بهخاطر هزینههای بالا دندانپزشکی، دشواری تحمل درد را به جان میخرند و اینقدر در مراجعه تأخیر دارند که در نهايت برای تسکین درد به اورژانس بيمارستان میروند.
دولت نیودموکرات پوشش همگانی دندانپزشکی را به نظام بهداشتی کشور میافزاید تا خانوادههایی که درآمد سالیانهٔ آنها کمتر از ۹۰ هزار دلار است و از بیمههای تکمیلی برخوردار نیستند تحت پوشش قرار گیرند.
بر اساس این طرحها، همچنین چشمپزشکی، سفارش عینک، درمان شنوایی، درمان نازایی، و مشاورهٔ روانشناسی نیز تحت پوشش بیمهٔ درمانی همگانی قرار میگیرد.
لازم به توضیح است که در نتیجهٔ طرح بیمهٔ دارویی همگانی حتی خانوادههایی که بیمهٔ دارویی خصوصی دارند نیز بهطور متوسط ۵۵۰ دلار در سال هزینهٔ کمتری خواهند داشت. همچنین این طرح موجب خواهد شد که کارفرمایان در هزینهٔ بیمههای تکمیلی به ازای هر کارمند ۶۰۰ دلار صرفهجویی کنند. با دسترسی آسانتر شهروندان به داروهای مورد نیاز، همچنین میزان صرفهجویی در بخش درمان به حدود ۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال خواهد رسید.
همچنین بر اساس برآورد وزارت بهداشت کانادا، این طرح بسیاری از موانع دسترسی به خدمات دندانپزشکی را از سر راه کاناداییها برمیدارد. بزرگترین گروه سنی که از این طرح سود خواهد برد افراد بین ۱۸ تا ۳۴ سال هستند که بهدلیل سابقهٔ کار کمتر، دسترسی کمتری به بیمههای تکمیلی دارند.
بنا بر برآورد وزارت بهداشت، این طرح موجب صرفهجویی ۱۵۵ میلیون دلار در سال برای مالیاتدهندگان کانادایی خواهد شد.
نیودموکراتها تعهد میدهند که با همکاری با استانها زمان انتظار برای دسترسی به خدمات پزشکی را کاهش دهند و دسترسی به خدمات پزشکی بنیادین را آسانتر کنند.
همهگیری کووید-۱۹ همچنین ضعف کانادا در رویارویی با همهگیریها را آشکار کرد. بهنظر نیودموکراتها، در چنین شرایطی دولت فدرال باید آمادگی واکنش سریع را داشته باشد، و بتواند همگان را بهسرعت واکسینه کند. تا سالهای دههٔ هشتاد، در کانادا تشکیلات دولتی تولید واکسن وجود داشت که واکسنهای مورد نیاز کاناداییها و جهان را تأمین میکرد. در دههٔ ۸۰ و بهدستور دولت محافظهکار برایان مالرونی این مؤسسه به بخش خصوصی واگذار و سپس تعطیل شد. از آن بهبعد کانادا قابلیت تولید واکسن را از دست داد. این در حالی است که مؤسسات کانادایی در تحقیقات مربوط به تولید بسیاری از واکسنها مشارکت دارند. بهنظر حزب دموکراتیک نوین، کانادا باید ظرفیت تولید داخلی واکسن را احیا کند و در تولید تجهیزات ایمنی شخصی (PPE) خودکفا باشد.
مسئلهٔ کلیدی دیگر در این بخش مربوط به مبارزه با بحران مواد افیونی (Opioid Crisis) است. قربانیان این فاجعهٔ اجتماعی بهمراتب از جانباختگان در اثر کرونا بیشتر است. در بعضی استانها مثل بریتیش کلمبیا مدتهاست که وضعیت فوقالعادهٔ بهداشتی برای مبارزه با این بحران برقرار شده است. این معضل در طول مدت همهگیری حتی حادتر نیز شده است.
تجربهٔ کشورهای مختلف در مبارزه با این بحران نشان میدهد که برخورد قهرآمیز و جرمانگاری مصرف مواد مخدر آثار فاجعهبار و منفى بسیار داشتهاند. در همین راستا چند سالی است که مقامات بهداشتی و پس از آن انجمن رؤسای پلیس کانادا از دولت فدرال خواستهاند که از مصرف مواد مخدر جرمزدایی کند و با اعتیاد بهعنوان یک بیماری، و نه جرم برخورد شود. این تغییر رویکرد در کشوری چون پرتغال موجب کاهش مرگومیر، تضعیف باندهای قاچاق مواد مخدر، و افزایش درمان شده است. لازم است که درک کنیم که مجرم اصلی در این شرایط قاچاقچیان هستند، نه معتادان. ما باید دسترسی به درمان داوطلبانه را برای گرفتاران اعتیاد فراهم سازیم.
نیودموکراتها همچنین میخواهند تحقيق جامعی در مورد نقش شرکتهای دارویی در افزایش بحران مواد افیونی انجام شود و مانند کشورهای دیگر، این شرکتها در کانادا نیز برای این نقش مخرب غرامت لازم را پرداخت کنند.
مهاجران
کانادا به مهاجران نیاز دارد تا در ساختن جوامع و رشد اقتصادی به ما کمک کنند. کانادا به مهاجرپذیری و تنوع قومی و نژادی خود افتخار میکند.
با این وجود، در دولت لیبرال، بسیاری از کاناداییهای تازهوارد باید مدتها در انتظار آوردن عزیزان خود به کانادا باشند. همچنین بسیاری از مهاجران متخصص و تحصیلکرده برای یافتن مشاغل متناسب با توانایی و تخصص خود دار مشکل هستند. شوربختانه در چنین شرایطی گفتمان محافظهکاران نیز موجب تشدید مشکلات و چندپارگی جوامع ما میشود.
نظام مهاجرتی ما باید به کاناداییها پاسخگو بوده و مبتنی بر ارزشهای عدالت، احترام، و كرامت انسانی باشد.
نیودموکراتها به حذف لاتاری اقامت برای والدین و پدر/مادربزرگها و برداشتن محدودیت تعداد افراد پذیرفتهشده در این برنامه اعتقاد دارند. چرا که این محدودیتها ناعادلانه بوده و تنها موجب طولانیترشدن جدایی خانوادهها از یکدیگر میشود.
مسکن
در شرایط امروز کانادا خانهدارشدن برای خیلی از ما رؤیایی ناممکن است و حتی یافتن خانهای با اجارهبهای مناسب نیز دور از دسترس است. بهطور کلی، مطابق قانون اساسی کانادا، مسکن جزو حوزهٔ اختیارات دولتهای استانی است. اما با حادترشدن اوضاع، همهٔ احزاب بهطور مشخص برنامههایی برای بهبود بازار مسکن ارائه کردهاند. البته ورود دولت فدرال به بازار مسکن بحث تازهای نیست و با وجود آن که در ۳ دههٔ گذشته دولتهای لیبرال و محافظهکار در زمینهٔ مسکن بیشتر منفعلانه عمل کردهاند، اما پیش از آن اوضاع بهصورت دیگری بوده است.
خیلی از ما در آغاز ورود به کانادا، و حتی پس از آن، در مجموعههای آپارتمانی اجارهای زندگی کردهایم. منظور ساختمانهایی با قدمت چند دهه هستند که اجارهٔ ماهیانهٔ آنها به نسبت جاهای دیگر قدری ارزانتر است. دقت کردهاید که اکثریت قریب به اتفاق این ساختمانها قدیمیاند و کمتر ساختمان اجارهای جدیدی میبینیم؟
این ساختمانها در همه جای کانادا به صورت گسترده وجود دارند. و حاصل توافق دولت لیبرال پییر ترودو (پدر جاستین ترودو) با نیودموکراتهای کانادا به رهبری دیوید لوییس در سال ۱۹۷۲ میباشند. بهموجب این توافق، حزب لیبرال با تهیه و اجرای راهبرد ملی مسکن ارزان موافقت کرد و در ازای این موافقت نیودموکراتها از دولت اقلیت آقای ترودوی پدر پشتیبانی کردند. این طرح موجب سرمایهگذاری گستردهٔ دولت فدرال در ساخت مجموعههای استیجاری در سراسر کانادا شد و ساخت این پروژهها تا اوایل دههٔ نود ادامه یافت. در این زمان دولت از بازار مسکن خارج شد و در نتیجه از سرعت ساخت واحدهای استیجاری جدید بهشدت کاسته شد. و افزایش میزان اجارهها پس از این تغییر هم که نیاز به توضیح ندارد.
نتیجه میگیریم که کانادا توانایی اجرای طرحهای بلندپروازانه را دارد و نیودموکراتها در این زمینه سابقهای اثباتشده دارند.
تعهد اصلی دولت نیودموکرات، ساخت ۵۰۰ هزار واحد مسکونی باکیفیت و ارزان در ده سال آینده است، بهطور که نیمی از آنها در پنج سال نخست قابل بهرهبرداری باشند. این واحدها با مشارکت با استانها و شهرداریها ساخته خواهند شد و بر اساس این طرح برای مسکن عمومی (Social)، اجتماعی (Community)، و تعاونی (Co-op) ظرفیتسازی خواهد شد. همچنین اطمینان حاصل میشود که این واحدها بر اساس معیارهای بهینهسازی مصرف انرژی ساخته شوند.
این طرح همچنین موجب ایجاد هزاران شغل در سراسر کشور میشود و از بهبود اقتصادی پس از همهگیری پشتیبانی میکند.
برای تسهيل انجام این پروژهها دولت نیودموکرات آنها را از مالیات فروش فدرال (GST) معاف خواهد کرد.
بهجز طرحهای مربوط به مسکن اجارهای، نیودموکراتها برای کمک به صاحبخانهشدن شهروندان نیز دارند. اولین طرح، احیای وامهای ۳۰ سالهٔ مسکن بیمهشده توسط موسسهٔ وام و مسکن کانادا (CMHC) برای کسانی است که تازه وارد بازار مسکن میشوند. نیودموکراتها همچنین میخواهند اعتبار مالیاتی (Tax Credit) خرید مسکن را دو برابر کنند تا به ۱۵۰۰ دلار برسد.
بنا بر طرح نیودموکراتها برای کاناداییهایی که دنبال راه حلهای نوآورانه، چون مسکن مشترک (Co-housing) هستند نیز وامهای مخصوص مسکن اشتراکی ارائه خواهد داد.
برای رویارویی با سوءاستفادهها و فساد در بازار مسکن نیز نیودموکراتها دو طرح دارند:
– مالیات ۲۰ درصدی بر خرید خانه توسط افرادی که شهروندی یا اقامت کانادا را ندارند.
– مبارزه با پولشویی در بازار مسکن از طريق همکاری با استانها برای ایجاد نظام ثبت دادههای عمومی بهجهت روشنشدن مالکان واقعی املاک که مزایای آن ملک به ایشان میرسد (beneficial ownership registry). این امر موجب افزایش شفافیت میشود و پنهانشدن سرمایهگذاران سودجو پشت سر مالکان کاغذی را دشوارتر میکند.
جمعبندی
برنامهٔ انتخاباتی حزب دموکراتیک نوین در سال ۲۰۲۱ تأیید دوبارهٔ رویکرد کلی برنامهٔ این حزب در سال ۲۰۱۹ است. در این برنامه، و بهخصوص در سایهٔ همهگیری کرونا تلاش شده که تمرکز بر روی عدالت در دسترسی به نیازهای اساسی، و سرمایهگذاری بر طرحهای زیربنایی باشد. با توجه به برآوردهای کنونی در مورد نتیجهٔ انتخابات، نیودموکراتها با قدرت بیش از انتخابات ۲۰۱۹، در جایگاه چانهزنی و حفظ تعادل قدرت خواهند گرفت و حزب برنده نیاز به جلب حمایت آنان برای حکومت خواهد داشت. در چنین شرایطی، و با پشتیبانی عمومی و فراحزبی از نقاط کلیدی این برنامه (مانند افزایش مالیات میلیاردرها)، این برنامه نقشهٔ راه نیودموکراتها برای مجلس آینده خواهد بود. در این رویکرد، تمرکز اصلی نیودموکراتها بر یاری به طبقهٔ متوسط و کارگر، و تأکید بر توقف حمایتها و معافیتهای مالیاتی برای شرکتهای بزرگ، و پرداخت سهم منصفانهٔ مالیاتی صاحبان ثروت خواهد بود. و هدف اصلاح ساختارها بهتر از دورهٔ پیش از همهگیری است. چرا که این دورهٔ سخت کاستیها و نابرابریهای نهادینهشده را برجسته کرد.
پیشبینی میشود با این برنامه در طول پنج سال ۱۸۵ میلیارد دلار اعتبار جمعآوری شود. این برآوردها بر مبنای دادههای دفتر بودجهٔ پارلمان تنظیم شدهاند و شامل ۱۴ میلیارد دلار مالیات بر سود بادآوردهٔ شرکتهای بزرگ، ۱۲ میلیارد دلار مالیات بازیابیشده از بهشتهای مالیاتی، ۴۴ میلیارد دلار حاصل از افزایش شمول مالیات سود سرمایه، و ۲۵ میلیارد دلار از محل افزایش سهدرصدی مالیات شرکتهای بزرگ است. همچنین بر اساس تخمین دفتر بودجهٔ پارلمان، ۶۰ میلیارد دلار از محل افزایش مالیات بر افرادی که بیش از ۱۰ میلیون دلار دارایی دارند، تأمین خواهد شد. دیگر منابع این درآمد از محل مالیات ۲۰ درصدی بر خرید مسکن توسط افراد غیرمقیم و ابطال یارانه بر سوختهای فسیلی تأمین خواهد شد.
بزرگترین قسمت هزینهها در برنامهٔ نیودموکراتها اختصاص ۶۸ میلیارد دلار به طرحهای بهداشتی است. پس از آن ۳۰ میلیارد دلار برای آشتی ملی با بومیان (که در این نوشته مجال پرداختن به آن نبود)، و مبارزه با تغییرات اقلیمی با ۲۶ میلیارد دلار اعتبار.
بر اساس تخمینهای این برنامه، سهم بدهیها از تولید ناخالص ملی از ۴۸ درصد به ۴۵/۸ درصد کاهش خواهد یافت که حدود ۰٫۷ درصد کمتر از برآورد برنامهٔ حزب لیبرال است.
در پایان باید بگویم که تلاش اصلی من در این نوشته این بود که قدری به افزایش آگاهی جمعی در مورد ساز و کار سیاست کمک کنم. با وجود گرایش سیاسی اینجانب، همواره کوشیدهام که نقشی ناچیز در گسترش مشارکت اجتماعی جامعهٔ خودمان در خانهٔ جدید داشته باشم. این افزایش مشارکت نه تنها بهنفع ما بهعنوان مهاجران ایرانیتبار است، بلکه به خانهٔ جدیدمان، کانادا نیز کمک میکند. چرا که تجربهٔ زندگی و کار در یک محیط متفاوت به ما آگاهی و تواناییهایی داده که میتوانند برای رویارویی با چالشهای پیش روی این سرزمین مفید باشند.
خودمان و تاثیرگذاریمان را دستِکم نگیریم!
پاینده باشید و رأی یادتان نرود